دست بر زلف نزن شانه به هم می ریزد
***
دست بر زلف نزن شانه به هم می ریزد
رخ نکن باز که پروانه به هم می ریزد
شانه خالی نکن از حرف زدن با عاشق
عاشقت پشت در خانه به هم می ریزد
.
ازدحامی ست در میکده ات از سر شب
در نبندید که میخانه به هم می ریزد
.
ترسم این است به من مِی نرسد آخر کار
ترسم این است که پیمانه به هم می ریزد
.
عشق با عقل کنار آمدنش ممکن نیست
حرف عشق آمد و دیوانه به هم می ریزد
.
هم به هم ریخته ی عشق تو در هر جَمعم
هم مرا عشق جداگانه به هم می ریزد
.
دور هم جمع شدیم از تو بگوئیم همه
بی تو این محفل رندانه به هم می ریزد
.
.
.
محسن صرامی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید