علی اکبر لطیفیان
.
شیرش حلال آنکه مرا خاک پاش کرد
نانش حلال آنکه مرا مبتلاش کرد
.
هر آنچه می دهد کرمش کم نمی شود
باید کریم بلکه کرم را گداش کرد
.
پایم اگر به سمت جهنم نمی رود
دستم توسلی به ضریح عباش کرد
.
موسی و خضر و یوسف و عیسی به جای خود
هنگام مشکلات ، نبی هم صداش کرد
.
تصویر اوست عکس تمام پیمبران
او را خداش آینه ی انبیاش کرد
.
کعبه برای آمدنش بود نه طواف
پس کعبه را برای قدومش بناش کرد
.
خیلی گره زدند به اسلام باز کرد
هر آنچه کرد پنجه ی مشکل گشاش کرد
.
در کودکی ش نیز علی مرد جنگ بود
پس ذوالفقار نیست اگر لافتی ش کرد
.
در آستان یک نخ عمامه ی سرش
باید تمام خلق جهان را فداش کرد
.
رد می شد از محله ی ما دلدل علی
افتاد سنگ زیر سم او ، طلاش کرد
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید