قدم به راه بیابان مزن ، به کوفه میا
***
قدم به راه بیابان مزن ، به کوفه میا
بیا به کوفه ولی بی کفن به کوفه میا
.
به خاطر دل زینب کمی تامل کن
برای حرمت و تکریم زن به کوفه میا
.
یتیم تر نکن این طفل را و حداقل
به اتفاق یتیم حسن به کوفه میا
.
من از جسارت و غارت زیاد می ترسم
که کوفه پر شده از راهزن ، به کوفه میا
.
به گوش می رسد آهنگ کودکی محزون :
” بس است ، عمه ی من را نزن ” ، به کوفه میا
.
نشسته اند به پای شُرَیح و بعد از آن
به فکر بردن سر از بدن … ، به کوفه میا
.
تنت به کرب و بلا و سرت ، خدا داند
خلاصه هر دو به دور از وطن … ، به کوفه میا
.
هنوز در عجبم دست من چرا نشکست ؟
نوشته ام که بیا ، جان من به کوفه میا
.
.
.
مظاهر کثیری نژاد
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید