اثر زهر به کل بدنت معلوم است
شدت درد تو و ضعف تنت معلوم است
.
گاه غش می کنی و گاه به خود می پیچی
خوب اوضاع تو با سوختنت معلوم است
.
حرف خود را به تکان دادن سر می گویی
حالت از گریه و طرز سخنت معلوم است
.
سعی داری که نبیند پسرت اما حیف
باز خاکی شدن پیرهنت معلوم است
.
چه سرت آمده جسم تو زمرّد شده است ؟
تکه تکه ز عقیق یمنت معلوم است
.
پادگان جای تو و اهل و عیال تو نبود
در نگاه تو ؛ غم دل شکنت معلوم است
.
کاسه نزدیک لبت می شود و می افتد
با همین زاویه زخم دهنت معلوم است
.
قصدت این است تو هم کرببلایی بشوی
این مواسات در عطشان شدنت معلوم است
.
فرق بسیار تو با جد غریبت آقا
وقت تشییع و کفن داشتنت معلوم است
.
گوشه ی دیگر ؛ فرق تو در این امنیتِ
خواهران و حرم لطمه زنت معلوم است
.
ته گودال نرفتی به سرت سنگ نخورد
شکر ؛ این لحظه ی آخر بدنت معلوم است
.
.
.
سید پوریا هاشمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید