نذر خیمه
sli 18

از راه می رسند پدرها غروب ها

****

از راه می رسند پدرها غروب ها
دنیای خانه روشن و زیبا غروب ها

.

از راه مـی رسند پدرها و خانه ها
آغوش می شوند سراپا غروب ها

.

از راه می رسند و هیاهوی بچه هاست
زیباترین ترانه ی دنیا غروب ها

.

اما به چشم دخترکان شوق دیگری ست
شوق دوباره دیدن بابا غروب ها

.

بعد از هزار سال من و کودکان شام
تنها نشسته ایم همین جا غروب ها

.

اینجا پدر ، خرابه ی شام است ، کوفه نیست
اینجا بیا به دیدن ما با غروب ها

.

بابا بیا که بر دلمان زخم ها زده ست
دیروز تازیانه و حالا غروب ها

.

دست تو را بهانه گرفته ست بغض من
بابا ز راه می رسی آیا غروب ها ؟

.

بابا بیا کنار من و این پیاله آب
که تشنه ایم هر دو تو را تا غروب ها

.

از جاده ها بیایی و رفع عطش کنی
از جاده ها بیایی … اما غروب ها

.

بسیار رفته اند و نیامد پدر هنوز
بسیار رفته اند خدایا غروب ها

.

کم کم پیاله موج زد و چشم روشنش
چون لحظه های غربت دریا غروب ها

.

خاموش شد ، و بر سر سنگی نهاد سر
دختر به یاد زانوی بابا غروب ها

.

بعد از هزار سال هنوز اشک می چکد
از مشک پاره پاره ی سقا غروب ها

.

.

.

اسماعیل امینی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose