نذر خیمه
sli 18

عباس شاه زیدی

.
ایوان تو برده است دل شاه و گدا را
حیران تو کرده است خدا آینه ها را

.

ایوان نجف سر در ایوان بهشت است
یعنی به علی داده خدا عرش عُلا را

.

هستند گدای تو شریفاً و وضیعاً
هستند غلام تو صغاراً وکباراً

.

قَد هامَتِ الاوهام ، و قد ذلت الاقدام
هرکس به نجف آمده دیده است خدا را

.

عیسی که نشسته است به امّید شفایی
موسی که شکسته است در این طور عصا را

.

تا نام علی را پدرم خواند به گوشم
دادم به هوای تو دل بی سر و پا را

.

عمری است گواهند طپش های دل من
با یاد تو پرپر زدم ایوان طلا را

.

انگار هوای نجف افتاده به جانش
پاییده ام امشب دو سه تا کوچه صبا را

.

ما بی حرمت آه کشیدیم ، نسیما !
بردار و ببر سمت نجف این همه … هاآآآآآآآ را

.

امشب به سرم زد که مدیح تو بگویم
با آن که ندارم جگر مدح و ثنا را

.

تا آن که مدد از تو گرفتم که قلم ریخت
در گوش من این زمزمه ی روح فزا را

.

قربان حبیبی که به یک گوشه ی چشمش
دیوانه ی خود کرده تمام عقلا را

.

قربان نگاری که از او زودتر از ما
جبریل خریده است به جان درد و بلا را

.

قربان طبیبی که به یُمن نفس او
هرکس که رسیده است گرفته است شفا را

.

قربان امیری که سر خوان قناعت
با نان جُوی ساخته لیلاً و نهارا
.

قربان غریبی که به تاریکی شب ها
بر دوش کشیده است غذای فقرا را

.

ناز قد و بالاش ، که تا صبح قیامت
خم کرده رکوعش قد محراب دعا را

.

با شهد بیانی به گوارایی کوثر
کرده است اسیر لب خود آب بقارا

.

دور و برِ هردانه ی انگور ضریحش
عالم همه مست اند ” وَ ماهُم بِسُکاری “

.

ساقی که علی باشد یعنی به نگاهی
در جام جهان ریخته انوار هُدی را

.

یارب به تو سوگند مبادا که بگیری
از خاک سرِ کوچه ی حیدر سر ما را

.

” طوبی لَکَ ” ای مهر ولایت که در آفاق
حکم تو گرفته است همه ارض و سما را

.

تا سایه ی خورشید نجف بر سرم افتاد
ای ماه سمرقند نداری تو بخارا !

.

گر پاک نسوزم سر این عشق علی جان
” مَن ماتَ عَلی حُبّ ” تو آید به چه کارا ؟

.

فانی نشوم در تو اگر با چه کنم طیّ
این پیچ و خم تیره ی دالان بقا را ؟

.

درویشم و بر دوشم کشکول گدایی است
چندی است که آتش زده ام رخت ریا را

.

با سوز غم عشق تو مرهم نستانم
با درد تو انداخته ام دور دوا را

.

بگذار نمازم را سمت تو بخوانم
برهم نزن ای قبله ی من قبله نما را

.

تا معنی ” الله صَمد ” را بشناسی
کافی است ببوسی در این صحن و سرا را

.

تا دوستی اش اصل نماز است ، مؤذن
بی نام علی نعره نزن ” حَیّ علی ” را

.

احرام نبندید ، بمانید و نگیرید
بی سعی و صفای حرمش راه مِنا را

.

توحید علی را احدی درک نکرده است
چشمان علی جور دگر دیده خدا را

.

والله که هرکس ز علی روی بتابد
یک مرتبه هم سجده نکرده است خدا را

.

او بود که در خانه ی توحید فرو ریخت
بر خاک مذلّت هُبل و لات و عُزی را

.

او بود که برداشت چو کاهی در خیبر
او بود که آورد به قاموس فَتی را

.

حیثیّت ما در عدم ماست وگرنه
در حضرت خورشید چه قدری است سُها را ؟

.

سرها همه افتاد و سپرها همه افتاد
تا تیغ تو چرخید یمیناً و یساراً

.

اعناق صنادید عرب را تو شکستی
بازوی تو آموخت به شمشیر غَزا را

.

از هیبت نام تو بلرزد دل هستی
تا از کمرت باز کنی تیغ دوتا را

.

برگشت به ایمای تو خورشید به مشرق
پلک تو به هم ریخت قدر را و قضا را

.

روباه چه سنجد که برد دست به شمشیر
مرحب چه شناسد جگر شیر خدا را

.

والله که در معرکه ها حیدر کرّار
اندازه ی یک پلک ندیده است قفا را

.

حدّ تو به هم ریخته اعصاب قلم را
شآن تو بریده است زبان شعرا را

.

تا هست به فرمان تو مِنهاج بلاغت
باید که ببندند دکان فصحا را

.

ما هرچه که گفتیم علی برتر از آن است
مانده است قلم مدح امیرالامرا را

.

غیر از اَحَد و احمد ما فوق علی نیست
گشتیم ” عَلی فَوق ، ومَن تَحتَ ثَری را

کفر است بگویید که غالی شده ام من
بر بنده ی حیدر نزن این تهمت ها را

.

این ها رشحاتی است که وام از تو گرفتم
ورنه چه کسی داده به من طبع رسا را

.

گر مست و غزل خوان ولای تو نبودم
در من چه کسی ریخته این شور و نوا را

.

ما بی تو چه داریم به جز رویِ سیاهی
ما با تو نداریم غم روز جزا را

.

از عشق تو عمری است که در جوش و خروشم
بگذار بمانم به همین حال خدا را

.

.

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose