نذر خیمه
sli 18

استاد حاج غلامرضا سازگار

.

ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد

خواهد که آب گوید امّا زبان ندارد

.

دیشب به گاهواره تا صبح ناله می زد

امروز روی دستم دیگر توان ندارد

.

هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد

اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد

.

رخ مثل برگ پاییز لب چون دو چوبه ی خشک

این غنچه ی بهاری غیر از خزان ندارد

.

ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را

یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد

.

شمشیر اوست آهش فریاد او تلظّی

جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد

.

منّت به من گذارید یک قطره آب آرید

بر کودکی که در تن جز نیمه جان ندارد

.

با من اگر به جنگید تا کشتنم بجنگید

این شیرخواره بر کف تیغ و سنان ندارد

.

مادر نشسته تنها در خیمه بین زن ها

جز اشک خجلت خود آب روان ندارد

.

تا با خدنگ دشمن روحش زند پر از تن

جز شانه ی امامش دیگر مکان ندارد

.

” میثم ” ، به حشر نبود غیر از فغان و آهش

آنکو از این مصیبت آه و فغان ندارد

.

.

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose