ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار
****
ای در شب چشمان تو مهتاب گرفتار
دریا شده بعد از تو به گرداب گرفتار
گیرایی مِی از نفس شعله ور توست
در هُرم لب توست می ناب گرفتار
.
عالم به نوا آمد و بیدار نبودند
مردان ستم پیشه ی در خواب گرفتار
.
یک مشت فلان بن فلان بن فلانند
این لشکر مغلوب به القاب گرفتار
.
این ظاهر امر است ببین اهل حرم را
لب تشنه ، مصیبت زده ، بی تاب ، گرفتار
.
تصویر رباب است و لب تشنه ی اصغر
عکسی که شده در قفس قاب گرفتار
.
این تیر چه تیری ست که گردانده علی را
چون ماهی افتاده به قلاب گرفتار
.
لب تشنه ی لب های تو شد آب و ندیدند
در برکه ی دستان تو شد آب گرفتار
.
مژگان تو تعقیب نماز شب قدر است
ای در خم ابروی تو محراب گرفتار
.
از بس که بلند است حدیث تو و دستت
ترسم که شود شعر به اطناب گرفتار
.
مثل تو کسی نیست که این گونه بماند
در بند غم حضرت ارباب گرفتار
.
.
.
احمد علوی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید