باید چهل شبانه بر انگور سر شود
تا ” مِی ” به هر پیاله بریزد ، سحر شود
.
امشب اگر که بگذرد انگور در بغل
فردا ، شراب ، ساعت نُه ، بارور شود
.
از این خروش و همهمه من حدس می زنم
نوزاد این قدح که بیفتد ، پسر شود
.
آنگاه شب به شب که بپیچد به خویشتن
اندوهناک ، راهی کوه و کمر شود
.
” یا ایها المزمل ” و … پیمانه بشکند
مرد از شراب تازه تری سر به سر شود
.
” یا ایها المدثر ” و … در این مسیر ، هان
آن کس که بی خبر بشود با خبر شود
.
این راه را چو دایره بسته ای ، بزرگ
هر سو که بیشتر بروی ، بیشتر شود
.
آنگاه راه ها به لبی که بنوشدت
اندازه ی دو قاب کمان مختصر شود
.
باید چهل پرنده به تایید آسمان
باید چهل شبانه بر انگور سر شود
.
.
.
مهدی رحیمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید