باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
وقتی که با تو این چنین نامهربان باشد
.
ای کاش آقا می شد امشب زائرت بودم
جایی که فرزندت در آنجا روضه خوان باشد
.
دریایی از رنج و مصیبت موج خواهد زد
پای حسن هرگاه جایی در میان باشد
.
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
سقف مزار تو زمانی آسمان باشد
.
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
وضعت میان خانه چون زندانیان باشد
.
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
خون دلت از کنج لب هایت روان باشد
.
آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که
در کوچه روی مادرت چون ارغوان باشد
.
سخت است تشنه باشی و لب های لرزانت
حتی برای آب خوردن ناتوان باشد
.
هنگام برخورد لبت با کاسه ی آب است
وقت ادای روضه های خیزران باشد
.
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
.
من حسین سرجدایم
سربریده از قفایم
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید