بر گرده ی خود مثل علی نان و رطب داشت
****
بر گرده ی خود مثل علی نان و رطب داشت
صادق همه صبح است چه در خلوت شب داشت
شب تیره و تار و ظلمات است ، پر از ظلم
صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت
.
می رفت که خاموش شود مشعل توحید
اسلامِ وَ أکملتُ لکُم رو به عقب داشت
.
برخاست کسی مکّی و کوفی به فدایش
آوازه چنان داشت که تا شام و حلب داشت
.
در محضر او این همه شاگرد عجب نیست
بر تیغ علی این همه زنگار عجب داشت !
.
چون جابر حیّان کسی اسرار ندانست
جز آن که به درگاه تو زانوی ادب داشت
.
هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه می شد
تیغ تو و پستوی نهان خانه سبب داشت
.
از صبح بپرسید که صادق به چه معناست
با عشق بگویید که یارم چه لقب داشت
.
.
.
مهدی جهاندار
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید