تا که تمنّای دل از دلبر عزیز است
***
تا که تمنّای دل از دلبر عزیز است
دست گدایی تا خود محشر عزیز است
.
آقاست نوعاً نوکر این خانواده
انگار از آقا بیشتر نوکر عزیز است
.
من یک سری دارم برای خاک کردن
بهتر اگر شد خاک پایت سر عزیز است
.
در پیش ما که در به درهای شماییم
این خانه جای خود کلون در عزیز است
.
دور و بری های بنی الزَّهرا عزیز اند
هر ازدحامی هست کار هر عزیز است
.
ما گریه آوردیم و او لبخند آورد
وقتی ببارد چشم های تر عزیز است
.
از کودکی می ساختم با سوختن ها
در حلقه ی عشاق خاکستر عزیز است
.
تا آسمان وصل مثل یک کبوتر
شوق پریدن های بال و پر عزیز است
.
حس ذلالت در دلم جایی ندارد
دل که اسیر یار شد دیگر عزیز است
.
ما و تبری و تولایی که داریم
زهرا سلام الله علیهایی که داریم
.
خاک در این خانه دیدم هر سری را
سجاده های سجده ی هر مشتری را
.
دور و بر ارباب های ما شلوغ است
جایی ندیدم این همه دور و بری را
.
جان می دهیم امّا خدا از ما نگیرد
این ارتباط خیر آقا _ نوکری را
.
من روزی ام ، هر روزه از این سفره بوده
هر روزه دیدم لطف ذره پروری را
.
پیغمبر ما پرچمش بالای بالاست
وقتی که دارد آیه های کوثری را
.
دار و ندارش این که دارد تا قیامت
یک فاطمه آن هم ، تماماً حیدری را
.
یک بار دست خالی از اینجا نرفتم
دیگر چرا محتاج باشم دیگری را
.
من هیچ چیزی کم ندارم ، غم ندارم
شکر خدا دارم امام عسکری را
.
کوری چشم منکر حُسن حسن ها
برداشت آقازاده تاج سروری را
.
ماییم و این آقای آقایی که داریم
هر روز و شب شوق تماشایی که داریم
.
.
.
حبیب نیازی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید