حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
.
محرم و صفر اندوهگین غربت او
دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن
.
ضریح کرببلا نقره داغ تربت او
زهیر و حر و حبیبند داغدار حسن
.
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنار حسن
.
مزار خاکی او شد ابوترابیِ محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن
.
عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن
.
برای غربت او بی قرار می گریم
شبیه شمع خیالی سر مزار حسن
.
برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که
برای لحظه ی جانسوز احتضار حسن
.
برای روضه ی او با کنایه می خوانم
مدینه ، کوچه ، فدکنامه ، گوشواره ، حسن
.
.
.
حجت الاسلام محسن حنیفی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید