خنده بر پاره گریبانی ما می کردند
***
خنده بر پاره گریبانی ما می کردند
خنده بر بی سر و سامانی ما می کردند
.
پشت دروازه ی ساعات معطّل بودیم
خوب آماده ی مهمانی مان می کردند
.
ره دور و همه خار مغیلان
برهنه پای اطفال پریشان
.
ره دور و جفای این زمانه
تن زینب کجا و تازیانه
.
گاهی ز روی نی سر تو می خورد زمین
گاهی سر برادر تو میخورد زمین
.
فریاد ” یا حسینِ ” دلم می رود به عرش
تا صورت مطهّر تو می خورد زمین
.
خوشحال می شوند که از خستگی راه
در شهر شام خواهر تو می خورد زمین
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید