در آسمان غربت من یک ستاره نیست
***
در آسمان غربت من یک ستاره نیست
چشمم به خون نشسته و راه نظاره نیست
.
آتش بزن به جان من ای زهر سینه سوز
در کار خیر ، حاجت هیچ استخاره نیست
.
شادم امروز بمیرم که نبینم فردا
قاتل مادر من زنده به پیش نظرم
.
پیدا ز پاره های جگر داغ مادر است
حاجت به آه و ناله و اشک و اشاره نیست
.
در کوچه ای که راه عبور دو تن نبود
دیدم که راه بسته شده …
.
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید