رضا دین پرور
.
در این حریم ذکرم ، یا رب و یا کریم است
دستم اگرچه خالی ست ، خرجیم با کریم است
.
کم می شود مگر از این سفره هر چه بردند ؟
وقتی طرف حساب شاه و گدا ، کریم است
.
بیهوده زائرانش دست کرم ندارند
هرکس شد آشنای این آشنا کریم است
.
تضمین ذکر ” یا من یعطی الکثیر ” من اوست
گرچه زیاده خواهم ، او منتها کریم است
.
با این لباس پاره ، فوراً مرا بغل کرد
من باورم نمی شد ، اینقدرها کریم است
.
نوکر غریب باشد ، مولا نمی پسندد
گفته سه جا می آیم ، آقای ما کریم است
.
اصلاً بهشت یعنی در این حرم نشستن
امروز با رضاییم ، فردا خدا کریم است
.
باب الجواد بودیم ، دیدیم کاظمینیم
باب الرضا نوشته ، ابن الرضا کریم است
.
هر جا که روضه بوده ، بالا نشسته زهرا
آن کس که برده من را ، تا کربلا کریم است
.
بردند مثل نذری ، هر عضوی از علی را
این جسم قطعه قطعه ، روی عبا کریم است
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید