در سینه ام جز مِهر زینب جا نخواهد شد
****
در سینه ام جز مِهر زینب جا نخواهد شد
با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد
.
عاشق شوی حرف دلم را خوب می فهمی
ذکری شبیه ” زینب کبری ” نخواهد شد
.
نوکر که جای خود ، غلام نوکرانش هم
درمانده و محتاج در عقبی نخواهد شد
.
هر کس که گریان شد برای عمه ی سادات
شرمنده پیش حضرت زهرا نخواهد شد
.
داغ برادرها … اسارت … سیلی و غارت
در چشم بانویی جز او زیبا نخواهد شد
از غیرت و از عفت زهرایی اش پیداست
حتی اگر معجر بسوزد وا نخواهد شد
.
مِیلش شهادت بود در کرب و بلا ، اما
زینب نمانَد که عدو رسوا نخواهد شد
.
بعد از ابوفاضل علمدار است و دین حق
جز با اسارت رفتنش برپا نخواهد شد
.
عمری بلا دیده ولی داغی برای او
مانند داغ عصر عاشورا نخواهد شد
.
همراه مادر هر چه بر سر می زنیم انگار
قاتل ز روی سینه ی تو پا نخواهد شد
.
کل تن تو جای زخم نیزه و تیر است
جایی برای بوسه ام پیدا نخواهد شد ؟
.
.
.
مرضیه نعیم امینی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید