زیور و زر داشت ، اما غیر ویرانی نبود
***
زیور و زر داشت ، اما غیر ویرانی نبود
لایق روح بلندت کاخ ساسانی نبود
.
گرچه بعضی ها بر آن نام اسارت می نهند
غیر آزادی ، خودت هم خوب می دانی ، نبود
آشنا پیشانی ات با سجده ی توحید شد
چون که پیشانی نوشتت نامسلمانی نبود
.
تا بساط غیر ” او ” از سینه ات بیرون شود
هیچ چیزی در دلت جز عشق زندانی نبود
.
جز به درگاه خدا سر خم نکردی هیچ جا
جز به هنگام دعا چشم تو بارانی نبود
.
این که با خون خدا در یک بدن جاری شود
بی تو حتی در خیال خون ایرانی نبود
.
عشق مادرزاد را شاید اگر با خود نداشت
سجده ی سجّادت این اندازه طولانی نبود
.
مرگ پیش اهل حق سهل است ، اما از حسین –
شک ندارم دل بریدن کار آسانی نبود
.
.
.
سیده تکتم حسینی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید