نذر خیمه
sli 18

سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند

***

سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند
نبی و فاطمه و بوتراب را گریاند

.

صدای مویه ی زلفش که دست باد افتاد
چقدر حضرت ختمی مآب را گریاند

.
لباس تیره به تن کرد آسمان بعدش
ز بام ، بارش سنگین ، سحاب را گریاند

.

کسی مقابل نی آب را زمین می ریخت
اشاره بر لب او کرد و آب را گریاند

.
سوال ” أین ابی ” بین کاروان پیچید
رسید بر سر نیزه ، جواب را گریاند

.

کمان حرمله بر قامتی کمان خندید
کمان حرمله خیلی رباب را گریاند

.
به آستین نزارش گرفت رو زینب
وقار پوشیه ی او حجاب را گریاند

.

شراب تا به سر گیسوی حسین رسید
دو چشم عنبر و مشک و گلاب را گریاند

.
قلم شکست و … در آخر فقط نوشت ، کنیز
ورق ورق صفحات کتاب را گریاند

.

.

.

حجت الاسلام محسن حنیفی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose