شب ولادت تو عید سیدالشهداست
دلم خوش است که میلاد اکبر لیلاست
.
تو آمدی که بگویی حسین تنها نیست
و تا قیام قیامت حسین پابرجاست
.
همین که چشم تو وا شد مدینه روشن شد
به یمن خاک کف پای تو که عرش خداست
.
مسیح خانه ی اربابمان تویی آقا
چرا که در رگ تو خون حیدر و زهراست
.
ستاره ها همه امشب به خاک می ریزند
و مقصد همه پایین پای کرببلاست
.
خدا به روی تو امشب گلاب می ریزد
برای این که لبت مشک حضرت سقاست
.
برای مادر تو کعبه ای بنا کرده
دو چشم زمزم و این گونه ها که سعی و صفاست
.
شب ولادت تو بوی یاس می آید
یقین بدان تو که مادربزرگ تو اینجاست
.
تو در حوالی بالاترین دنیایی
چرا که مهد تو آغوش زینب کبراست
.
تویی که راه نجات از نگات معلوم است
و تار موی تو تا روز حشر پرچم ماست
.
تو هم شبیه علی افتخار میکده ای
علی خانه اربابمان خوش آمده ای
.
لب تو واشد و تاریخ را مصفاکرد
تو را خدای تو تقدیم دست لیلا کرد
.
تو را برای حسین آفرید و کرببلا
و بعد صحنه ی جنگ تو را مهیا کرد
.
برای این که تو عین پیامبر باشی
تو را شبیه پیمبر امیر دل ها کرد
.
رخ تو را ز رخ مصطفی کشید خدا
و بازوان تو را بازوان مولا کرد
.
همین که قبله تو را دید دست و پا گم کرد
شدی تو یوسف و حق کعبه را زلیخا کرد
.
اذان که گفت در گوش تو امیر عرب
تو را هوایی دیدار روی زهرا کرد
.
به روی سینه ی تو تا که بوسه زد زینب
فضای قلب تو را مثل طور سینا کرد
.
به بازوان تو وقتی نظر نمود حسین
دلاوری تو را هم تراز سقا کرد
.
همین که روی تو وا شد از آسمان خورشید
نشست روی قشنگ تو را تماشا کرد
.
تویی که در نفست یک جهان غزل داری
به روی باغ لبت کوهی از عسل داری
.
کسی مثال تو آیینه ی پیمبر نیست
و یا شبیه تو مثل علی دلاور نیست
.
تو آمدی و شبیه ولادت زهرا
خدا نوشت به دل ها حسین ابتر نیست
.
تمام عرش اگر روی کفه ای باشند
به تار موی گدای درت برابر نیست
.
همیشه تیغ تو چون رعد و برق می برید
چرا که تیغ تو از ذوالفقار کمتر نیست
.
هزار لشگر جنگی هزار فرمانده
حریف ضربه ی دست علی اکبر نیست
.
مرا به خاک درت نوکری ست اربابی
چراک ه خاک درت کمتر از ابوذر نیست
.
ز خاک پای تو جوشید چشمه ی کوثر
مقام حضرت لیلا که مثل هاجر نیست
.
تو آمدی که اذان نمازها باشی
تو آمدی که گل یاس کربلا باشی
.
منم گدای قدیمی دست های شما
من آفریده شدم تا شوم گدای شما
.
ز ناز چشم تو جبریل هم به شک افتاد
پیمبری تو مگر جان من فدای شما
.
تو بوتراب حسینی پیمبر لیلا
مسیر سبز بهشت است چشم های شما
.
ز روی مأذنه امشب اذان بگو آقا
که خلق بیمه شوند از دم صدای شما
.
اگر مقام تو گویم به خلق می میرند
هزار یوسف مصری نشسته پای شما
.
کرامت تو شبیه امام دوم بود
مدینه سیر شد از نان سفره های شما
.
معلمان ادب راویان مکتب عشق
گرفته اند همه یک نخ از عبای شما
.
بیا مرا برسان مثل حضرت فطرس
پری بده بپرم باز در هوای شما
.
به جان مادرت آقا صداقت است اگر
شبی مرا برسانند کربلای شما
.
وضو گرفته و ذکر حسین می گیرم
به سر زنان وسط گریه هام می میرم
.
.
.
مهدی نظری
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید