غالباً آن گذری که خطرش بیشتر است
می شود قسمت آن که جگرش بیشتر است
.
قیمت عبد در افتادن در سجاده است
سنگ فرش حرم دوست زرش بیشتر است
.
خانه ای هست در اینجا که کریم اند همه
سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است
.
دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت
هر که این گونه نباشد ضررش بیشتر است
.
بی سبب نیست که آواره ی هر دشت شدیم
هر که عاشق شود اصلاً سفرش بیشتر است
.
هر گدایی برسد لطف که دارد امّا
به گدایان برادر نظرش بیشتر است
.
گرچه گفتند خدیجه است ولی ما دیدیم
در جمالش که جلال پدرش بیشتر است
.
وسعت روح بدن را به بلا می گیرد
غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است
.
قصد کرده است خدا جلوه ی دیگر بکشد
سوره ی مریمی از سوره ی کوثر بکشد
.
بگذارید همین جا به قدش سجده کنم
نگذارید دگر کار به محشر بکشد
.
دختر این است اگر ، فاطمه پس حق دارد
از خداوند فقط منّت دختر بکشد
.
مادر دهر نزائید و نخواهد زائید
آن که را از سر این آینه معجر بکشد
.
بال جبریل به این قبّه تمایل دارد
تا دمشق هست چرا جای دگر پر بکشد ؟!
.
زینب آنقَدر بزرگ است که آماده شده است
یکسره جام بلای همه را سر بکشد
.
قبل از اینی که خودش جلوه کند آماده ست
عالمی را به تماشای برادر بکشد
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید