نذر خیمه
sli 18

انسیه سادات هاشمی

.

فرعون طوس آورده امشب ساحرانش را
شاید بیندازد عصای میهمانش را

.

مهمان می آید در ید بیضایش آورده ست
دریاچه‌ ای از نورهای بی کرانش را

.

با هر شگردی ریسمان‌ ها را می‌ اندازند
هر عالمی رو می کند اوج توانش را

.

موسای این قصه ولی ترسی به جانش نیست
او خوب می‌ داند روند داستانش را

.

لب می‌ گشاید نورباران می‌ شود دربار
می‌ گسترد بر عقلِ کل‌ ها کهکشانش را

.

سرها فرو افتاده و لب‌ ها فروبسته
پس می‌ کشد آرام هرکس ریسمانش را

.

امروز ” یوم الزینه ” ی دربار مأمون است
روزی که عشق از آنِ خود کرد آستانش را

.

شاهِ زمین خورده پشیمان زیر لب می‌ گفت :
” لعنت به من ! اصلا نمی‌ کردم گمانش را

.

یا جای او اینجاست دیگر یا که جای من
یا باید از خود بگذرم یا این که جانش را … “

.

سقراط‌ ها قربانیِ حکم حسودانند
پروا مکن مأمون بیاور شوکرانش را

.

یک روز می‌ خندد به ناکامیِ تو هرکس
خورده است با قصد تبرک زعفرانش را

.

.

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose