مطلع من غروب عاشوراست
شعرم از کودکی پر از غوغاست
.
قافیه قافیه دلم تنگ است
روضه هایم ردیف عاشوراست
.
حرف حرفِ دو بیتی ام تشنه است
در غزل های من عطش پیداست
.
مثنوی مثنوی پر از دردم
تشنگی ، تشنگی دلم دریاست
.
کربلا ، کربلا عطش جاری ست
قافیه ، قافیه دلم سقاست
.
پنجمین شمس این سماواتم
چارمین کهکشان ، مرا باباست
.
پدرم یک صحیفه ی نور است
مادرم کوثر است ، اعطیناست
.
کاش مادر مرا … سه تا نقطه
تا نبینم حسین من تنهاست
.
بعد اصغر شبم پر از سوز
لا لالا ، لا لالا ، لالا لالا ست
هر کجا ، هر کجا که می نگرم
رو به رویم رباب یا لیلاست
.
پاره پاره چهار مه پاره
بغض ام البنین رباعی هاست
.
کاش می مردم و نمی دیدم
سر پیراهن پدر دعواست
.
شام و کوفه ، شکوفه باران بود
جای هر گل به صورتم پیداست
.
پای داغم همیشه گریه کنید
دلخوشی ام زیارت عاشوراست
.
.
.
روح الله قناعتیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید