هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
***
هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
نسیم پنجره ی وحی ! صبح زود بهشت
” اذا تنفّسِ ” باران هوای شبنم تو
.
تو در نمازی و چون گوشواره می لرزد
شکوه عرش خدا ، شانه های محکم تو
.
به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم ؟
به راز عِزّهُ للّه نقش خاتم تو
.
من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم
که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو
.
تو کربلای سکوتی و چارده قرن است
نشسته ایم سر سفره ی مُحرم تو
.
چقدر جمله ی ” احلی من العسل ” زیباست
و سال هاست همین جمله است مرهم تو
.
هوای روضه ندارم ولی کسی انگار
میان دفتر من می نویسد از غم تو
.
گریز می زند از ماتمت به عاشورا
گریز می زند از کربلا به ماتم تو
.
فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
.
.
.
سید حمیدرضا برقعی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید