نذر خیمه
sli 18

گشود جانب دریا ، نگاه شعله‌ ورش را

****

گشود جانب دریا ، نگاه شعله‌ ورش را

همان نگاه که می‌ سوخت از درون ، جگرش را

.

به دور دست بیابان نگاه کرد ، چگونه

گرفته بود عطش ، خیمه‌ خیمه ، دور و برش را

.

و کوه ، یعنی این ـ آن‌ که ارث برده به دوران ـ

غرور مادری‌ اش را ، صلابت پدرش را

.

کدام کوه‌ گران راست ، تاب بستن راهش ؟

کدام جرأت یاغی‌ ست ، سد کند گذرش را ؟

.

کفی ز آب ، فراروی خود گرفت و فرو ریخت

کسی ندید در آن لحظه ، چشم‌ های ترش را

.

هنوز هم که هنوز ، آب ، مَهر حضرت زهرا

به صخره می‌ زند از داغ دوری تو ، سرش را

.

چه کرده‌ ای تو در این پهنه ی فرات ؟ که گویی

هنوز فاطمه فریاد می‌ زند ، پسرش را

.

گریست مشک به حالِ همایِ عشق ، دمی که

عمودها به زمین ریختند ، بال و پرش را

.

حسین بود ، که با قامتی خمیده می‌ آمد

شکسته بود غمِ بی‌ برادری ، کمرش را

.

عمود خیمه ی عباس را کشید ، که یعنی :

ز دست داده دگر آن امیرِ نامورش را

.

.

.

عباس شاه زیدی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose