عباس شاه زیدی
.
خدا رو می کند یک روز تنها یادگارش را
دلم دارد گواهی می دهد صبح قرارش را
.
به نام نامی اش حق سکّه خواهد زد ، همان روزی
که می بینند مردم اولین صبح بهارش را
.
چنان بشکوه می آید که می ریزد به پای او
زمین نصف النهارش را ، زمان لیل و نهارش را
.
چه لادن ها که می ریزند خود را بر سر و دوشش
چه نرگس ها که می نوشند چشمان خمارش را
.
اجابت می کند او را مسیح از آسمان ، یعنی
که می ریزد به پایش آسمان دار و ندارش را
.
به وحدت می کشاند رودها را تا لب دریا
پس از عمری که سرگردان ، کشیدند انتظارش را
.
به فرمان عدالت می گشاید از میان خود
به بسم الله رحمن الرحیمی ذوالفقارش را
.
بشارت داده اند از روزهای اوّل دنیا
خدا رو می کند یک روز تنها یادگارش را
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید