اشعار آیینی خیمه...

از بچگی شادی فروختم غم خریدم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 11 مهر 1399

از بچگی شادی فروختم غم خریدم

متن شعر

از بچگی شادی فروختم غم خریدم

***

از بچگی شادی فروختم غم خریدم

با پول تو جیبی هام برات پرچم خریدم

.

یاد قدیم افتادم دلم شکسته

دعوا سر پرچم گرفتن توی دسته

.

گفتم محرم که بیاد واست قیامت می کنم

گفتم که هر جا که باشم اونجا رو هیات می کنیم

من همه خونوادمو نذر رقیه ت می کنم

.

میشه ازم راضی باشی دردت به جونم

تا زنده باشم از تو و روضه ت می خونم

.

یار دلم تویی کس و کار دلم

فقط تو رو داره دلم 

.

من دوسِت دارم ای همه دار و ندارم

ای همه ی کس و کارم

ای دل و دلبر و یارم

.

آرامش آغوش تو کم داره قلبم

کاشکی می شد دستم تو دستت باشه محکم

.

من تو نگاه اول عاشقت شدم رفت

وقتی نگاهم خورد به گنبد و پرچم

.

بذار که امسال حرمو ببینم اربعین حسین

دق می کنم اگه نرم اشک منو ببین حسین

بیا و جون مادرت رومو نزن زمین حسین

.

بذار بیام و تو حرم دورت بگردم

راه حرم باز شه میام برنمی گردم

.

یار دلم تویی کس و کار دلم

فقط تو رو داره دلم 

.

من دوسِت دارم ای همه دار و ندارم

ای همه ی کس و کارم

ای دل و دلبر و یارم

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *