اشعار آیینی خیمه...
ای با خلائق روز و شب هم درد سیّد
اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 خرداد 1403

ای با خلائق روز و شب هم درد سیّد

متن شعر

ای با خلائق روز و شب هم درد سیّد
آخر خدا هم انتخابت کرد سیّد

.

داغت عیان در اشک دانه‌ دانه ی ماست
هجران تو باری گران بر شانه ی ماست

.

تلفیق کردی خادمی را با ریاست
یعنی دیانت داشتی عین سیاست

.

استان به استان رفته‌ ای با سخت‌ کوشی
دیگر به پایان آمده خانه‌ به‌ دوشی

.

ای سیّد ابراهیم ، همت داشتی تو
با سعی خود در هر قدم گل کاشتی تو

.

دیگر پس از این ، خواب راحت کن رئیسی
راحت شدی ، خوب استراحت کن رئیسی

.

اما تو مردم‌ داری‌ و بیداری امروز
چون اشک ، جا در چشم مردم داری امروز

.

گفتی که زیر سایه ی شمس‌ الشموسم
گفتی به عالم خادم سلطان طوسم

.

این هشت گل ، دسته‌ گلی از مردم ما
با عشق تقدیم امام هشتم ما

.

اینان که هم‌ تعداد درهای بهشتند
با خون شهادت‌ نامه ی خود را نوشتند

.

این هشت تن از نور تقوا جامه دارند
مهر رضا را در شهادت‌ نامه دارند

.

وقت سفر دیدند امامان را یکایک
” قِیلَ ادخُلِ الجَنَّة ” شنیدند از ملایک

.

این هشت گل دلدادگان هشت و چارند
نیمی از اینان سیّد والاتبارند

.

اینان که درس از مکتب‌ الزهرا گرفتند
سرمشق از منشور عاشورا گرفتند

.

وقتی حساب کار با ” رب الکریم ” است
فیض شهادت ” ذلک الفوز العظیم ” است

.

یک‌ سو قلوب مردم از دنبال آمد
یک‌ سو امام هشتم استقبال آمد

.

راز ” فَاِنَ العِزّةَ لِلّه ” اینجاست
هم اول و هم آخر این راه اینجاست

.

این افتخار این عزت دائم مبارک
فیض شهادت بر تو ای خادم مبارک

.

دیدی که ملت ، ملتی درد آشنایند
گفتی که این مردم عزیزان خدایند

.

در عین مردم‌ داری‌ ات ، دشمن‌ ستیزی
در چشم آقایت ، رئیسیِ عزیزی

.

در راه خدمت خستگی نشناختی تو
با مردمت دل بردی و دل باختی تو

.

با مؤمنین عمری برادروار بودی
اما “ا شداء علی الکفار ” بودی

.

کشتی‌ ات از طوفان کنار ساحل آمد
در جنت اوقات فراغت حاصل آمد

.

اجرت به قرآن ” نِعمَ اَجرُ العامِلین ” است
اجر جهاد فی سبیل الله این است

.

تو رنج‌ها از جور نااهلان کشیدی
زخم زبان و طعنه و بهتان شنیدی

.

این غربت و مظلومی‌ ات در راه دین بود
اشکت ولی وقف امیرالمؤمنین بود

.

با شادی ملت فقط مسرور بودی
تو در حقیقت خادم جمهور بودی

.

عمر گرانقدر تو شد وقف فقیران
بی‌ وقفه کوشیدی به آبادی ایران

.

گفتی امید اهل‌ بیت این سرزمین است
ایران ما ملک امیرالمؤمنین است

.

در ” سیّدابراهیم ” صد حرف نگفته‌ ست
در ابجد این نام ، اسراری نهفته‌ ست

.

نهج‌البلاغه این زمان لب باز کرده
از سیصد و سی و سه ، کشف راز کرده

.

این حکمت از نور امیرالمؤمنین است
اینجا سخن از مؤمنان راستین است

.

هم ” بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ ” تعریف آن‌ هاست
هم ” حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ ” توصیف آن‌ هاست

.

صادق ، مقاوم ، مقتدر ، صابر ، مجاهد
مخلص ، امین ، مشغول ، شاکر ، عبد ، زاهد

.

بر گفته ی مولای خود مصداق بودی
الگوی تقوا ، اسوه ی اخلاق بودی

.

باز آمدی در سایه ی خورشید هشتم
در روز سوم ، ماه سوم ، سال سوم

.

ما فتح خرمشهرها در پیش داریم
تا سجده بر بیت‌ المقدس بی‌ قراریم

.

دنیا نگاهش بر حضور ماست امروز
هر انتخاب ما جهان‌ آراست امروز

.

وقتی تبر در دست ابراهیم باقی‌ ست
یعنی به قلب بت‌ پرستان ، بیم باقی‌ ست

.

اکنون که اشک ما روانه از دو عین است
در سینه ی ما سوز ” فَابکِ لِلحُسین ” است

.

هرچند یک شب بر زمین ماندند پرپر
اجساد این گل‌ ها شناسایی شد آخر

.

باید به جای اشک ، خون دل فشانیم
قدری به مقتل از دل زینب بخوانیم

.

یارب ” گلی گم کرده‌ام می‌ جویم او را ”
یارب ” به هر گل می‌ رسم می‌ بویم او را “

.

.

.

سید محمدرضا یعقوبی آل

.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *