اشعار آیینی خیمه...

با تو خوشم با تو که دنیای منی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 23 مرداد 1400

با تو خوشم با تو که دنیای منی

متن شعر

با تو خوشم با تو که دنیای منی

با تو که قبل از متولد شدنم رفیق بابای منی

.
با تو خوشم با تو که دنیای منی
با تو که وقتی که می بندم چشمامو جلوی چشمای منی

.

حسین وآی حسین وآی حسین وآی 

.

دورامو زدم دوباره برگشتم
تا که سینه زن تو هیئتت باشم
.
امشب اومدم بهت بگم میخوام
توی دایره رفاقتت باشم
.
با تو رفاقتم همه جوره سوده
با توئه که میشه خیالم آسوده
.
همه جا رفتم و بازم میگم اون که
دست منو گرفت امام حسین بوده

.

با تو خـوشم با تو که تو قلب منی
با تو که پاکم می کنی وقتی میام تو حلقه ی سینه زنی

.
با تو خـوشم با تو که تو قلب منی
با تو که نوکرات همه کفن میشن ؛ ولی خودت بی کفنی

.

حسین وآی حسین وآی حسین وآی 

.

با چشم های خیس بهت سلام دادم

تا دوباره دلم کرببلایی شه

.

می میرم اگه تو نگیری تحویلم

می میرم اگه تو بگردونی روتو

.

تو شبایی که یاد کربلا هستم

تا نفس می زنم حس می کنم بوتو

.

با تو خـوشم با تو که مجنون توام

با تو که هر شب که سلامت می کنم زائر ایوون توام

.

با تو خـوشم با تو که مدیون توام

با تو که عمریه گدای کرم رقیه خاتون توام

.

حسین وآی حسین وآی حسین وآی 

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *