اشعار آیینی خیمه...
بی روی علی شعر من آرایه ندارد

سلطان نجف

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 13 خرداد 1403

بی روی علی شعر من آرایه ندارد

متن شعر

بی روی علی شعر من آرایه ندارد
بی اذن علی ، نطق ، درونمایه ندارد

.
بی نام علی قرآن یک آیه ندارد
بی حب علی دین به خدا پایه ندارد

.
عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش
یعنی که فقط بنده ی سلطان نجف باش
.
یاسین رخ و رحمان دل و توحید مقام است
با حکم غدیر آمده ، پس کار تمام است

.
” سلطان جهانش به چنین روز غلام است ”
ذکر لب مولا صلوات است و سلام است

.
هم شأن علی کیست ؟ اگر هست بیاید !
بالاتر از این دست محال است بیاید
.
هم جاذبه هم دافعه دارد ، به تعادل
توصیف گر روی گل او شده بلبل

.
نقل است که شاعر شده حافظ به توسل
” لا حول و لا قوه الا بتغزل “

.
ایجاز رباعی ست ، بلندای قصیده ست
از دفتر اشعار خدا ، بیت گزیده ست
.
خورشید شده آینه گردان جمالش
خوردند ملائک همگی غبطه به حالش

.
گشتم ، به خدا نیست کسی مثل و مثالش
میراث محمد ، صلواتی ست که آلش

.
کس نیست به جز فاطمه و حیدر و اولاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد
.
تاریخ عرب ، فاتح خیبرشکن اش خواند
” او ” بود که پیغمبر اسلام ، ” من ” اش خواند

.
صد آیه ی نازل نشده از دهنش خواند
استاد سخن ، فاطمه ، صاحب سخن اش خواند

.
کو آن که قدم جای قدومش بگذارد
جز او احدی خطبه ی بی نقطه ندارد
.
برده ست خدا نام از او داخل انجیل
موسی به لبش نادعلی داشت لب نیل

.
داده ست به فرمان علی گوش ، ابابیل
پیغامبری را علی آموخت به جبریل

.
این ها همگی هیچ ، بگو معجزه اش چیست
اعجاز علی این که کسی مثل علی نیست
.
عدل علوی دست عقیل است در آتش
گیرم بزند دشمن او پشت در آتش

.
لطفش به گنهکار چون آبی ست بر آتش
شاعر ! نزند دست بر این شعر تر ، آتش

.
در آتش سوزنده و بی سایه ی محشر
بر چادر زهرا متوسل شو و بگذر
.
عشق علی و فاطمه تکرار ندارد
جز فاطمه عالم گل بی خار ندارد

.
جز با در این خانه ، گدا کار ندارد
این خانه دری دارد و دیوار ندارد

.
در کوچه ی باریک علی آه … چه ها شد
هر بار گدا حاجتی آورد ، روا شد
.

.

.
محمدحسین ملکیان

.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *