اشعار آیینی خیمه...

رویای کودکی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 10 تیر 1403

سر پیش جز تو خم نکنم ، بنده زاده ام

متن شعر

سر پیش جز تو خم نکنم ، بنده زاده ام
تا پای جان به پای غمت ایستاده ام

.
کتمان نمی کنم همه جا جار می زنم
با افتخار نوکر این خانواده ام

.
نان حلال او اثرش گریه بر تو شد
من اشک دارم از پدر فوق العاده ام

.
جدم غلام کوی تو بود و به من رسید
این ارث می رسد پس از این به نواده ام

.
ما خانوادگی سگ دربار زینبیم
این را به خانواده ی خود یاد داده ام

.
من را رسانده ای تو به رویای کودکی م
حالا که رو به روی حرم ایستاده ام

.
من در قبال این همه خوبی چه کرده ام
من در ازای این همه لطفت چه داده ام

.
اوّل قرار بود که خرج شما شوم
حالا چه شد که در طلب استفاده ام

.
با هر که اهل دوز و کلک بوده ام اگر
با تو ولی به جان خودم صاف و ساده ام

.
دست خودم که نیست اگر گریه می کنم
نام تو را که می شنوم بی اراده ام

.
فرمود خواهرت پی تو : ای حسین من
مهلا که تو سواره ای و من پیاده ام

.

.

.

گروه شعری یا مظلوم

.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *