سِیرِ آنان که دلبرند کنم
اوّل آخر تو را پسند کنم
.
در کمندِ توام که جبرانِ
این که یاران تو کماند کنم
.
حق بده در فراقِ آغوشت
چشم خود را به گریه بند کنم
.
می زنم بال بال تا خود را
در هوای تو شهربند کنم
.
با کمی از غبار نعلینت
خویش را ایمن از گزند کنم
.
بی نیازم کنی اگر خود را
درِ این خانه مستمند کنم
.
عین فرزانگی ست گر اینجا
آنچه دیوانگان کنند کنم
.
نَفَسَم گیرِ نَفْس مانده اگر
روضه خوانی به چون و چند کنم
.
روزگارم که تلخ شد باید
نذر هیئت دو کیسه قند کنم
.
گریه بر تو نشاط داده اگر
بعدِ روضه بگو بخند کنم
.
شب جمعه برای غربت تو
گریه ی فاطمه پسند کنم
.
تا ابد لعن بر همان کس که
پیرُهن از تن تو کَند کنم
.
از روی خاک گرم کرب و بلا
کاش بودم تو را بلند کنم
.
.
.
گروه شعری یا مظلوم
.
نظرات