اشعار آیینی خیمه...
عشق آمد و مقابل من دفتری گشود

باقرالعلوم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 9 فروردین 1396
صاحب اثر

عشق آمد و مقابل من دفتری گشود

متن شعر

عشق آمد و مقابل من دفتری گشود
مرغ دلم بهانه گرفت و پری گشود
.
بال و پری زدم به بلندای آسمان
از لطف خود خدای کریمان دری گشود
.
احرام سرخ بر تن من بود و ناگهان
دیدم که رو به روم در أخضری گشود
.
در آن طرف تمامی عالم بهشت بود
یک لحظه نور ، پرده ی زیباتری گشود
.
بر روی دیدگان پر از التماس من
باری تعال چهره ی یک سروری گشود
.
به به چه سروری که مَلَک مست بوی او
جمعی ز انبیاء همه مبهوت روی او
.
نامش محمد است و لقب باقرالعلوم
عالِم ترین رجال عرب باقرالعلوم
.
در روز اولی که قدم در جهان گذاشت
گردیده است فخر رجب ، باقرالعلوم
.
تا این که می برم به زبان نام اطهرش
شیرین شود دهان چو رطب ؛ باقرالعلوم
.
تابنده تر ز او نبود کس میان روز
زیباترین ستاره ی شب باقرالعلوم
.
روح عبادت از پدرش زین العابدین
از عم خود گرفته ادب باقرالعلوم
.
جابر کمی ز علم شما ارث برده است
یک قطره ای ز جام شراب تو خورده است
.
قامت قیامت و رختان محشری بود
زور میان بازویتان حیدری بود
.
احساستان ز برگ گلی هم لطیف تر
احسان و لطفتان به خدا مادری بود
.
داروی دردهای بشر خاک پایتان
آب دهان اطهرتان ، کوثری بود
.
دوم محمدی و علی عاشقت شده
جانم فدای نام تو ، پیغمبری بود
.
ایمان و زهد و جود و عبادت به یک طرف
علم خداییت طرف دیگری بود
.
باشی حسینی و حسنی باقرالعلوم !
خوانم ، فقط تو عشق منی ، باقرالعلوم !
.
مولا ! نفس زدی و دو عالم درست شد
از آن گِل وجود تو آدم درست شد
.
بس که شما میان منا ناله کرده ای
از گریه ی تو چشمه ی زمزم درست شد
.
از تار و پود و رشته ی پیراهن عزات
بالای هر حسینیه پرچم درست شد
.
در ماجرای پر غم وادی کربلا
اشکت چکید و قطره ی شبنم درست شد
.
بانی روضه های عطش ! با حمایتت
سینه زنی ماه محرم درست شد
.
هرکس که روضه ای ز شما گوش می کند
یک جرعه مِی ز دست شما نوش می کند
.
آقا عنایتی بده بر سینه ناله را
پر کن ز داغ کرببلا این پیاله را
.
ای باغبان ساقه شکسته به ما بگو
داری به باغ سینه غم چند لاله را ؟
.
یا حضرت غریب بمیرم برای تو
طی کرده ای چگونه تو این چند ساله را ؟
.
دیدی که رأس جد غریبت به نیزه شد
دیدی به چشم خود شب غسل سه ساله را
.
دارم به سر زیارت قبر بقیعتان
امضا بزن به دست خودت این قباله را
.
یا رب تو دیده را ز غمش پر ز آب کن
ما را غلام حضرت باقر حساب کن

.

.

.

میلاد یعقوبی 

.

حمایت از سایت خیمه

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *