ماییم و پی حادثه ای در به دری ها
هر لحظه خبر می رسد از بی خبری ها
.
دل طاقت این داغ جگرسوز ندارد
برگرد و رهامان کن از این خون جگری ها
.
برگرد که ما خاطره ی خوب نداریم
از آن شب تاریک و از آن بی پدری ها
.
هم صحبت ما بودی و هرگز نشنیدی
اخبار وطن را فقط از دور و بری ها
.
در سیل بلاها عوض کاخ نشینی
دیدیم تو را خاک نشین با کپری ها
.
دیدیم صفای تو و صافی تو ، وقتی
خون بود دل ملتی از حیله گری ها
.
.
.
حسن زرنقی
.
نظرات