اشعار آیینی خیمه...
چشمم به پرچم خیره مانده بی قراری میکنم

بی قراری

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 خرداد 1403
صاحب اثر

چشمم به پرچم خیره مانده بی قراری می کنم

متن شعر

چشمم به پرچم خیره مانده بی قراری می کنم
دارم برای نوکری لحظه شماری می کنم

.

یا سینه زن ، یا گریه کن ، یا چای ریزِ هیاتم
در روضه ات هر سال با اذن تو کاری می کنم

.

یا سیدالمظلوم ! آقا جان ! محرّم لازمم
هر شب اگر از چشم هایم اشک ، جاری می کنم

.

با معصیت های جدیدی آمدم ! امّا ببین –
با نیّت توبه برایت سوگواری می کنم

.

اربابِ خوبم ! بیشتر از پیش تحویلم بگیر
چون بیشتر از پیش احساس ” نداری ” می کنم

.

شال عزایت را به شعرم می کشم با یک سلام
جان می دهم با بغض ، مرثیه نگاری می کنم

.

پای لهوفِ تو ؛ چه بی تابانه می گویم حسین
گریه برای تکّه تکّه زخمِ کاری می کنم

.

مقتل از آنجا که به نصبِ نعل تازه می رسد
بر صورت و سر می زنم ! بد بی قراری می کنم !

.

.

.

مرضیه عاطفی

.

 

حمایت از سایت خیمه

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *