اشعار آیینی خیمه...

^ مثل نسیم صبح به عرفان‌ رسیده ایم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 13 آبان 1397

^ مثل نسیم صبح به عرفان‌ رسیده ایم

متن شعر

مثل نسیم صبح به عرفان‌ رسیده ایم
وقتی به دستبوس کریمان رسیده ایم

.

یک دسته ساختیم و به صحن مطهرش
با نغمه ی امام رضا جان ! رسیده ایم

.

دستان ما به پنجره فولاد بوسه زد
آقا ببین که دست به دامان رسیده ایم

.

در آرزوی پادوی این خانه بودنیم
جارو به دست محضر سلطان رسیده ایم !

.

ایوان طلای شاه نجف را خبر دهید !
پیش علی طوس به ایوان رسیده ایم

.

ما اهل آتشیم گلستان نخواستیم
یکراست پیش صاحب غفران رسیده ایم

.

خرده مگیر سجده به این سمت می کنیم !
غافل ! کنار قبله ی ایران رسیده ایم

.

حرز جواد را به ضریحش کشیده ایم
یعنی ز کاظمین خراسان رسیده ایم

.

گفتند خاک حجره به گیسوی او نشست
از غصه اش غریب و پریشان رسیده ایم

.

.

.

سید پوریا هاشمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *