اشعار آیینی خیمه...

باور ندارم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 26 بهمن 1397

باور ندارم

متن شعر

باور ندارم بی دست و بی مشک نقش زمین شی

***

باور ندارم بی دست و بی مشک نقش زمین شی

باور ندارم سرو رشیدم با خاک عجین شی

.

سخته برا من باور کنم که بی بال و پر شی

دستت رو دادی تا افتخار ام البنین شی

.

با عطش خیمه ها بی تاب شدی ؛ عباسم

ساقی بچه های ارباب شدی  ؛ عباسم

.

اما خبر رسیده که مشکت رو تیر زدن

تو علقمه از خجالت آب شدی ؛ عباسم

.

آه ؛ مِن بعد با غصه همنشینم

آه ؛ من ام البنین بی بنینم

.

ویلی ویلی ؛ ویلی علی شبلی 

.

بعد از تو عباس یک شب نشد که راحت بخوابم

فکر عمود و فرق تو مادر میده عذابم

.

شمعم که ذره‌ ذره ‌غم تو میکنه آبم

تا روز محشر من شرمسار از روی ربابم

.

به دنیا اومدی علمدار بشی ؛ ای رودم

برا حسین یاد وفادار بشی  ؛ ای رودم

.

ای شیر مرتضی ندارم باور یک روزی

زخمی چنگ گرگ‌ و کفتار بشی ؛ ای رودم

.

آه ؛ می سوزم با آه حزینم

آه ؛ من ام البنین بی بنینم

.

ویلی ویلی ؛ ویلی علی شبلی 

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *