اشعار آیینی خیمه...

^ فقط نه این که خمیده چنان هلال شدی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 11 فروردین 1398

^ فقط نه این که خمیده چنان هلال شدی

متن شعر

فقط نه این که خمیده چنان هلال شدی

***

فقط نه این که خمیده چنان هلال شدی
شبیه فاطمه چون سایه و خیال شدی

.
شبانه روز فقط مرگ را طلب کردی
چه شد که این همه لب تشنه ی وصال شدی ؟

.
چه حیف ! تشنه ی دیدار دخترت ماندی
دچارِ غربت این دوری و ملال شدی

.
میان ظلمت زندان ، به قلبِ بدکاره …
هبوط کردی و خورشیدِ لم یزال شدی

.
چقدر وقت نمازت تو را کتک زده اند
چقدر مضحکه ی قومِ بدخصال شدی

.
بگو به ساحتِ پاکِ علی ولی الله
چه گفته مرد یهودی ، مریض حال شدی ؟
.
اگر غلط نکنم ساقتان شده مرضوض
عجیب وقت پریدن شکسته بال شدی
.
چه گفته اند مقاتل بگو زبانم لال
اگر غلط نکنم زنده زنده چال شدی
.
برای روضه ی جانسوزِ سیدالشهدا
همیشه منتظرِ لحظه ای مجال شدی
.
لبت همین که چنان چوب خشک می لرزید
اسیرِ تشنگی شاه بی مثال شدی
.
برای ذبحِ غریبانه ، بین گودالش
شبانه گریه کنش در سیاهچال شدی
.
تنت اگرچه روی تخته پاره رفت اما
کجا به زیر سم اسب پایمال شدی ؟

.

.

.

محمدجواد شیرازی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *