اشعار آیینی خیمه...

منم کسی که بی سر و سامونه

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 خرداد 1398

منم کسی که بی سر و سامونه

متن شعر

منم کسی که بی سر و سامونه

***

منم کسی که بی سر و سامونه

دلم مثِ بقیع تو ویرونه

الان سر مزار تو کی میخونه

.

یا کاشف الحقایقِ قرآن ناطق

از زهر سر تا پای تو باغ شقایق

یا جعفر بن محمد ؛ امام صادق

.

یاس پرپر اومده

پیشت مادر اومده

.

داغی که تو رو سوزوند

از پشت در اومده

.

این علت حرارت اشکامه

تو کوچه بی عبا و بی عمامه

می بردنت یکی نگفت این آقامه

.

تو غربت مدینه تو تاریکی شب

تو کوچه می کشیدنت دنبال مرکب

افتان و خیزان می رفتی شبیه زینب

.

بین این آتیش و دود

با اون صورت کبود

.

چهره ت مثل مادر و

حالت مثل عمه بود

.

یاس پرپر اومده

پیشت مادر اومده

.

داغی که تو رو سوزوند

از پشت در اومده

.

بین قفس تو حسرت آزادی

رو دامن زهرا که می افتادی

داشتی مثِ جدت حسین جون می دادی

.

زهر جفا تا اثر کرد و رفتی از حال

دوباره انگار مجسم شد بعد صد سال

اون پیکر پاره پاره میون گودال

.

ای خون خدا حسین

شاه کربلا حسین

.

ای خورشید نیزه ها

عشق سر جدا حسین

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *