اشعار آیینی خیمه...

دیوونه ی کربلاتم از بچگی مبتلاتم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 مرداد 1398

دیوونه ی کربلاتم از بچگی مبتلاتم

متن شعر

دیوونه ی کربلاتم از بچگی مبتلاتم

***

دیـوونه ی کربلاتم از بچگی مبتلاتم
سینه زن روضه هاتم مدیون چشماتم

.
وقتی شبا بی قرارم سرمو رو تربت میذارم
تو رو به یادم میارم دلبر و دلدارم

.
همه ی عشق ما عطر سینه زنات
قربون پرچم حرم کربلات

.
خاطره ی اولین بار نگاه به صحن علمدار
دلمو کرده گرفتار دلتنگتم ای یار

.
من و یه دل هوایی خسته شدم از جدایی
میخوام بشم کربلایی مردم ز تنهایی

.
نمیگم عاشقم آخه نالایقم
میدونم آقا جون برات آینه ی دقم

.
کرببلا کشتی دل شکسته و مونده در گل
منو ندونسته قابل آقام ابوفاضل

.
ولی دل من میدونه ارباب من مهربونه
منو به تو می رسونه بی تو دلم خونه

.
سینه ام مبتلاست زخمی روضه هاست
همه ی آرزوم دیدن کربلاست

.

دیوونه ی کربلاتم از بچگی مبتلاتم
سینه زن روضه هاتم مدیون چشماتم

.
وقتی شبا بی قرارم سرمو رو تربت میذارم
تو رو به یادم میارم دلبر و دلدارم

.
همه ی عشق ما عطر سینه زنات
قربون پرچم حرم کربلات

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *