اشعار آیینی خیمه...

یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 14 مرداد 1398

یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم

متن شعر

یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم

***

یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم

از غصه ی جانسوز تو پژمرده گشتیم

.

هر شیعه در دل ، حجله ی داغ تو بسته

سنگینى داغت دل ما را شکسته

.

سوز دلت از سینه‌ ات بار سفر ساخت

در سینه ی ما رفت و ما را دیده ‏تر ساخت

.

پنجم امام و هفتمین معصوم هستى

جانم فدایت ، پس چرا مسموم هستى ؟

.

اى صبر مطلق ، گشته ‏اى بى تاب از چه ؟

اى کشتى عدل خدا ، گرداب از چه ؟

.

جسم شریفت از چه کم کم آب گشته ؟

بنگر که صادق از غمت بى تاب گشته

.

تو یادگار آخرین کربلایى

تو داغدار و دل غمین کربلایى

.

تفسیر دشت کربلا در سینه ی توست

دل‌ ها گرفتار غم دیرینه ی توست

.

با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى

داغ یتیمى را به صادق هدیه کردى

.

تاریکى صحن تو بر غربت گواه است

شمعى ندارد قبر تو بى بارگاه است

.

اى کاش بر قبرت حرم سازیم امامم

بر گنبدش پرچم بیافرازیم امامم

.

آییم پابوس و تو را زوّار گردیم

ما بى کسان هم لایق دیدار گردیم

.

.

.

جواد حیدری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *