اشعار آیینی خیمه...

^ هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 مرداد 1398

^ هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش

متن شعر

هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش

***

هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش
نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش

.

فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید
خدا با انَّما و هَل أتیٰ و تین و تطهیرش

.

به حکم ” لافتی إلا علی … ” دیگر جهان هرگز
نه می بیند شبیهش را ، نه حتی مثل شمشیرش

.

فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد
کجا آن قوت و این قوّت ، ملائک مات تکبیرش

.

دعا بر جان مادر می کند هرکس محب اوست
رسید از دامن مادر به قلب طفل تأثیرش

.

چنان از نام او مستم ، گرفته یاء آن دستم
علی نامش چنین کرده ، چه خواهد کرد تصویرش

.

کند صید دل این صیاد قابل با شمایل هم
که خالش دانه ، مو لشکر ، کمان ابرو ، مژه تیرش

.

برای کوی او رفتن ، گرسنه مانده ترجیحاً
به جز او را نمی خواهد گدای چشم و دل سیرش

.

علی هرجا رود بالا ، شود حجت تمام آنجا
چه باشد شیر میدان و چه باشد طفل بی شیرش

.

.

.

مرضیه نعیم امینی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *