اشعار آیینی خیمه...

میشه با یک پرچم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 29 اردیبهشت 1400

میشه با یک پرچم

متن شعر

میشه با یک پرچم

***

میشه با یک پرچم
یه‌ جا هیئت باشه
میاد اونجا زهرا
حتی خلوت باشه

.

این کلام معصوم
زینت منبرهاس
دو نفر که باشن
سومی شون زهراس

.

یا اباعبدالله

.

شور و شوق روضه‌ ت
توی عرش اعلاس
جمعیت اینجا نیست
جمعیت اون بالاس

.

تو نگفته خوندی
حرف ناگفتم رو
فکر هیات پر کرد
همه‌ ی هفته‌ م رو

.

تا دیدم بی‌ تابم
تا دیدم پر دردم
فرشای هیات رو
آب و جارو کردم

.

یه بساط چایی
گوشه‌ ی میخونه
مجلسا رو گرم کرد
عطر آبدارخونه

.

سرمو خم کردم
زیر پام عزت ریخت
خیر ببینه اون که
تو چاییت تربت ریخت

.

یا اباعبدالله

.

اشکمو به زخمات
آقا هدیه کردم
خیلی وقتا شد که
تنها گریه کردم

.

اشکا و لبخندام
با خودت شد قسمت
حاجتم رو دادی
پای دیگ هیات

.

زندگیمو دستِ
خودتون می سپارم
کفشا رو جفت کردم
جفت و جور شد کارم

.

رو به راهم کردی

تا به چاه افتادم

همه ش از غفلت بود

به گناه افتادم

.

یا اباعبدالله

***

پیرهنت رو پاره کردن تو تنت ای وای ای وای ای وای ای وای

نیزه جا نمیشه توی بدنت ای وای ای وای ای وای ای وای

***

یا اباعبدالله

.

جوونیم پیرم کرد

روضه هاتو خوندم

به خدا چند ساله

ته مقتل موندم

.

هرکی رفت تو گودال

دست و پاس خونی بود

هر کی اومد بیرون

چکمه هاش خونی بود

.

چکمه رو سینه ت بود

جون تو بر لب بود

اون که داشت جون می داد

این وسط زینب بود

***

پیرهنت رو پاره کردن تو تنت ای وای ای وای ای وای ای وای

جای سالمی نمونده رو تنت ای وای ای وای ای وای ای وای

***

یا اباعبدالله

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *