اشعار آیینی خیمه...

دارند می آیند

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 29 اردیبهشت 1400

دارند می آیند

متن شعر

دارند می آیند

***

دارند می آیند

دامن کشان سوی هدف خرسند می آیند

.

از خود به سوی خود

هفتاد و دو سردار بی مانند می آیند

.

چون یا علی گفتند

بی سر برای شرح این سوگند می آیند

.

در فکر پروازند

با پا به سوی کربلا هر چند می آنید

.

پروانه ها پرپر

دور سر ارباب می گردند می آیند

.

این اول روضه ست

اطفالشان از راه با لبخند می آیند

.

مکشوف تر این که

آل پیمبر با زن و فرزند می آیند

.

شد روضه خیلی باز

با زیور و خلخال و گردنبند می آیند

.

پس کاروان برگشت

اما بمیرم با زنان و کودکان برگشت

.

بی اکبر و عباس

با حرمله با خولی و شمر و سنان برگشت

.

گهواره شد غارت

اما برای حرمله تیر و کمان برگشت

.

بعد از علی اکبر

لیلا به سمت کربلا وقت اذان برگشت

.

کامل تنِ ازرق

از قاسم اما پیکری بی استخوان برگشت

.

زینب به سمت شام

تازه برای ضربه های خیزران برگشت

.

تا مجلسی ملعون

آنجا که با یک ضربه در صورت دهان برگشت

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *