اشعار آیینی خیمه...

می رسد رزق محبّان اباعبدالله

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 13 شهریور 1398

می رسد رزق محبّان اباعبدالله

متن شعر

می رسد رزق محبّان اباعبدالله

***

می رسد رزق محبّان اباعبدالله
از سر سفره ی احسان اباعبدالله

.
نکند تا به ابد پیش کسی دست دراز
آن که شد دست به دامان اباعبدالله

.
جای دارد که منا هم بشود قربانش
هر کسی گفت به قربان اباعبدالله

.
روز محشر نشود مضطرب و سرگردان
هر دلی بود پریشان اباعبدالله

.
بیخود از خود شده هر کس ز نوایی من هم
مستم از ذکر ” حسن جان ” اباعبدالله

.
ادّعا کردن ما جای خجالت دارد …
گر وهب هست مسلمان اباعبدالله

.
از ربابش بنویسید که او را دق داد
روضه های لب عطشان اباعبدالله

.
بوسه ای زیر گلوی ثمرش کاشت و گفت :
پسرم جان تو و جان اباعبدالله

.
گرچه تکلیف ز شش ماهه ی او ساقط بود
گفت : لبّیک ، به فرمان اباعبدالله

.
گفت صبراً لک یا عشق ، خدا وقتی دید
ذبح شد غنچه ی خندان اباعبدالله

.
تاب آورد ولی آخر سر در گودال
گشت صدْ چاک ، گریبان اباعبدالله

.

.

.

کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد

چشم عشّاق تو نازم که دو زمزم دارد

.

هر کجا ملک خدا هست حسیّنیه تو است

هر که را می نگرم شور محرّم دارد

.

نه محرّم نه صفر بلکه همه دوره ی سال

کعبه با یاد غمت جامه ی ماتم دارد

.

روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم

اشک ، ارثی است که ذرّیه ی آدم دارد

.

نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است

سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد

.

اشک در ماتم تو بس که عزیز است حسین

جای در چشم رسولان مکرّم دارد

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *