اشعار آیینی خیمه...

وقف اشک است زندگانی من

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 26 شهریور 1398

وقف اشک است زندگانی من

متن شعر

وقف اشک است زندگانی من

***

وقف اشک است زندگانی من
ای که از کودکی شدی غم من
آه در قبر من به من برگرد
ای شب اول محرم من !

.

چون نهالی که اشک پایش ریخت
در عزایت شدم سترگ حسین
السلام ای حقیقت محزون !
السلام ای غم بزرگ ! حسین !

.

این زبانی که برده نام تو را
پاسخ ” من امام ؟ ” خواهد گفت
صورتی که شده ست خیس از اشک
عاقبت بین قبر خواهد خفت

.

یاد کردم ز عاشقانی که
حسرت روضه هات را دارند
پدرانی که این محرم را
زیر سنگ لحد عزاداراند

.

مادرانی که مانده از آنان
چادری مشکی و گل لبخند
قد نداد عمرشان که این دهه هم
قیمه ی نذری تو را بپزند

.

مادرانی که چادر آنها
خیمه های تو را به پا می کرد
یاد کردم از آن النگو که
مادرم خرج روضه ها می کرد

.

حتم دارم که می خورم حسرت
هرچه خود را برات کم زده ام
آه سنگ لحد ! بگو به حسین
سنگ او را به سینه ام زده ام

.

زندگانی عزیز بود و شریف
تا زمانی که زیر پرچم بود
دوست دارم که خوب گریه کنم
شاید این آخرین محرّم بود

.

.

.

پیمان طالبی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *