اشعار آیینی خیمه...

با این همه گناه ز کویت نراندی ‎ام

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 تیر 1399

با این همه گناه ز کویت نراندی ‎ام

متن شعر

با این همه گناه ز کویت نراندی ‎ام

***

با این همه گناه ز کویت نراندی ‎ام
امسال هم به ماه محرم رساندی ‎ام

.

پشت سرم دعای تو و مادر تو بود
دستم گرفتی و به حریمت کشاندی ‎ام

.

چون طفل گمشده بغلم کردی ای حسین
پیش خودت نشانده و قدری تکاندی ‎ام

.

منّت سرم گذاشتی و از میان عرش
با نام مادر و پدرم باز خواندی ‎ام

.

می‎ خواهی ‎ام هنوز وگرنه چو دیگران
با پول و شهرت از حرمت می‎ پراندی ‎ام

.

از کودکی برای شما خیمه می ‎زدم
دنبال خویش کوچه به کوچه دواندی ‎ام

.

یک روز بی تو زنده نمی ‎مانم ای حسین
با آب و نان خواهر خود پروراندی ‎ام

.

آید به گوش ناله‎ ی ” هل من معین ” تو
در زیر دست و پا ته گودال خواندی ‎ام

.

مظلوم کربلا لک لبیک یا حسین
تو می ‎کشی مرا لک لبیک یا حسین

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *