اشعار آیینی خیمه...

محل بده به من بینوا فدات شوم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 3 مهر 1398

محل بده به من بینوا فدات شوم

متن شعر

محل بده به من بینوا فدات شوم

***

محل بده به من بینوا فدات شوم
دلم شکسته ز دوری بیا فدات شوم

.

اگر چه دامن تو بارها رها کردم
رها نمی کنی آقا مرا فدات شوم

.

میان نافله ی نیمه ی شبت آقا
برای نوکر خود کن دعا فدات شوم

.

چه حرف ها ! سر من فرش راه تو بشود ؟
سرم کجا کف پایت کجا ؟ فدات شوم

.

خوش است کشته شوم در رهت هزاران بار
دوباره زنده شوم بارها فدات شوم

.

تو هم شبیه حسینی سجیة الکرمی
ببر مرا سحری کربلا فدات شوم

.

میان سلسه فرمود حضرت سجاد
امام مانده روی بوریا فدات شوم

.

چکیده خون حسین از بلندی نیزه
عقیله با دل خون زد صدا فدات شوم

.

عزیز بی کفن مادرم جُعِلتُ فِداک
غریب تشنه لب سر جدا فدات شوم

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *