اشعار آیینی خیمه...

فاطمه ای کوثر موسای عشق

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 20 آذر 1398

فاطمه ای کوثر موسای عشق

متن شعر

فاطمه ای کوثر موسای عشق

***

فاطمه ای کوثر موسای عشق

صاحب هر رتبه ی والای عشق

.

با تو شود فاطمی احساس ها

پاک تر از بوی گل یاس ها

.

معرفت الله نَم باده ات

سایه ی عرش است به سجاده ات

.

غرق سکوت است تمام فلک

ذکر قنوت تو دعای ملک

.

حضرت حق محو عبادات تو

منتظر وقت مناجات تو

.

چادرت از بال ملک نازتر

سفره ات از ارض و سما بازتر

.

ریزه خور خوان تو کون و مکان

وسعت احسان تو هفت آسمان

.

صد چو سلیمان به حریمت گم است

مرکز فرمان تو شهر قم است

.

هر که به دستان تو تایید شد

پیر زمان مرجع تقلید شد

.

روح عبادات سلام علیک

عمه ی سادات سلام علیک

.

شاه خراسان شده دلبسته ات

قائمه ی عرش دو گلدسته ات

.

کوی تو بر سینه صفا می دهد

تربت تو بوی رضا می دهد

.

ای که پدر بوده تو را دستبوس

عاشق تو حضرت سلطان طوس

.

مدح تو بر روی زبان پدر

ذکر فداها به لبان پدر

.

ای که ز طفلی ز بلا سوختی

چشم به راه پدرت دوختی

.

حسرت لب های تو بوسیدنش

آرزوی هر شب تو دیدنش

.

بعد پدر گریه شده کار تو

دست رضا بوده نگهدار تو

.

ذاکر لبان تو رضا بود و بس

راحت جان تو رضا بود و بس

.

دیدن او کاشف هر کرب ت

بسته به لبخند رضا قلب تو

.

وای از آن روز که دل ها شکست

رشته ی دیدار تو با او گسست

.

در همه شب دیده به ره دوختی

یاد رضا ناله زدی سوختی

.

نامه ای از یار به دستت رسید

نامه نگویم همه هستت رسید

.

دلخوشی ات دستخط یار شد

حاجت تو دیدن دلدار شد

.

بال و پر بسته ی تو باز شد

ناقه سواری تو آغاز شد

.

با همه این ها به دلی داغدار

جانب قم قافله شد رهسپار

.

کم نشده پرده ای از محملت

گشته مدارا همه جا با دلت

.

زینب آقای خراسان سلام

تاج سر مردم ایران سلام

.

گل به سر و روی تو از بام ریخت

بر جگرم شعله غم شاه ریخت

.

زینب قم تاج سر قافله

تو نشدی همسفر حرمله

.

زینب قم پیش دو چشم ترت

دست نخورده به موی دلبرت

.

ززینب قم دخت علی پیر شد

گوشه ی گودال زمینگیر شد

.

زینب قم راس جدا دیده ای

نیزه به حلقوم رضا دیده ای

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *