الا خورشيد عالم تاب ، ارباب
***
الا خورشيد عالم تاب ، ارباب
قرار هر دل بی تاب ، ارباب
.
نه تنها من که کلّ آفرينش
تو را می خواندت ارباب ، ارباب
.
به هر ابري که افتد چشم مستت
از او بارد شراب ناب ، ارباب
.
تو آن نوری که هر شب ماه از تو
گدايی می کند مهتاب ، ارباب
.
من آن در را که غير از آن دری نيست
کنم با اشک دق الباب ، ارباب
.
به ياد چشم تو بيمارم امشب
طبيبا بر سرم بشتاب ، ارباب
.
اگرچه ريزه خوارم باز گويم
بيا امشب مرا درياب ، ارباب
.
.
.
نظرات